من می نویسم

زندگی بر لبان من مهر خاموشی زد و اکنون تنها انگشتانم توان چکاندن آخرین لکه های احساس را بر حجم سفید کاغذ دارند...

من می نویسم

زندگی بر لبان من مهر خاموشی زد و اکنون تنها انگشتانم توان چکاندن آخرین لکه های احساس را بر حجم سفید کاغذ دارند...

!Warning





برنامه زندگی آینده ام را که کامپایل میکنم٬ هر جا نام توست٬ "warning" میدهد!

نظرات 4 + ارسال نظر
جیران 10 تیر 1384 ساعت 02:31 ق.ظ http://hoo786.persianblog.com

همین چیزهاست که پدر هر چه زندگیست در می آورد !

تیگلاط 11 تیر 1384 ساعت 03:36 ب.ظ http://tiglath.persianblog.com

هوم...

نازنین 12 تیر 1384 ساعت 02:01 ق.ظ http://nazanin.tk

باز خوب است هنگ نمی کند... برای من همیشه در حال هنگ است... بارانی باشی.

اشکان 13 تیر 1384 ساعت 09:20 ق.ظ http://maniketanhatarinam.persianblog.com

سلام دوست من تنهاترین تنها به روز شد من در کلبه تنهاترین منتظر حضور سبزت می مونم (گفتم مه من از چه تو در دام نیفتی***
گفتا:چه کنم دام شما دانه ندارد***
در بزم جهان جز دل حسرت کش ما نیست***
ان شمع که میسوزد و پروانه ندارد)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد