نه دستان تو را دارم و
نه آغوش مادر!
امشب ٬این دل عجیب احساس تنهایی می کند...
و این منم
زنی تنها
در آستانه فصلی سرد
...
پ.ن : هر سال شب یلدا تا نیمه شب بیدار می موندم این شعر فروغ را می خوندم٬
امسال فروغ را هم از یاد بردم٬ از این زندگی ای که فقط اسمش زندگیه٬ بدم میاد!