من می نویسم

زندگی بر لبان من مهر خاموشی زد و اکنون تنها انگشتانم توان چکاندن آخرین لکه های احساس را بر حجم سفید کاغذ دارند...

من می نویسم

زندگی بر لبان من مهر خاموشی زد و اکنون تنها انگشتانم توان چکاندن آخرین لکه های احساس را بر حجم سفید کاغذ دارند...

عینک






و اینبار هم باید ناخواسته چیزهایی را ببینم که مدتهاست به ندیدنشان عادت کرده ام!

نظرات 2 + ارسال نظر
امید 14 شهریور 1384 ساعت 05:43 ب.ظ http://W

سلام .. وبلاگ قشنگی داری .. ساده هم حرف مینی .. اما گیرا .. منم دنیایی دارم .. وبلاگمو میگم .. خوشحال میشم سربی بهم بزنی .. در ضمن خوشحال میشم باهم تبادل لینک داشته باشی .. در ضمن میتونی تو سایت من به صورت اتوماتیک لینکتو قرار بدی ..

امید 14 شهریور 1384 ساعت 05:44 ب.ظ http://www.omideasemani.persianblog.com

سلام .. وبلاگ قشنگی داری .. ساده هم حرف مینی .. اما گیرا .. منم دنیایی دارم .. وبلاگمو میگم .. خوشحال میشم سربی بهم بزنی .. در ضمن خوشحال میشم باهم تبادل لینک داشته باشی .. در ضمن میتونی تو سایت من به صورت اتوماتیک لینکتو قرار بدی ..

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد