من می نویسم

زندگی بر لبان من مهر خاموشی زد و اکنون تنها انگشتانم توان چکاندن آخرین لکه های احساس را بر حجم سفید کاغذ دارند...

من می نویسم

زندگی بر لبان من مهر خاموشی زد و اکنون تنها انگشتانم توان چکاندن آخرین لکه های احساس را بر حجم سفید کاغذ دارند...

خودکشی






می خواهم
 برای یک بار هم که شده٬
 تو را
 به بالای همان قصری ببرم
 که با دروغهایت برایم ساختی...

        همان قصری که
         بر فراز بامش ایستادم و
                 تن به ارتفاع سپردم.


نظرات 15 + ارسال نظر
تینا 4 آبان 1384 ساعت 12:51 ق.ظ http://tina-hoolo.persianblog.com

bloget kheyli jalebe......neveshtehato dost daram pishe manam bia montazeretam aziz

تینا 4 آبان 1384 ساعت 05:13 ب.ظ http://tina-hoolo.persianblog.com

bye ta hi

نمیدونم اما شاید ارتفاع درک احساسم از ارتفاع برج آرزوها کوتاه تر بود که سقوطی اینچنین را برایم به ارمغان آورد...ارتفاعی پست....ارتفاع پست... شاد زی گلکم... لذت بردم از لمس نوشتت...

از...با... 6 آبان 1384 ساعت 01:10 ق.ظ http://azba.blogfa.com

זרע-זורע עולה יקצר אוז هر که ظلم بکارد بلا درو خواهد کرد ! آی اسراییل !!! سنگهای اینترنتی در راه است ! ثبت نام در انجمن وبلاگ نویسان ضد صهیونیسم ...روز جهانی قدس... پارک دانشجو...جا نمونی

پرستو 7 آبان 1384 ساعت 02:01 ق.ظ http://parastou.blogsky.com

متنفرم...همین

نازنین 7 آبان 1384 ساعت 10:41 ق.ظ http://nazaninnima.persianblog.com

وبعد ... فقط حسش ... / توصیف خیلی قشنگی بود . وحقیتا کاش میشد این کار را کرد / کاش چون پاییز بودم ... کاش چون پاییز خاموش وملال انگیز بودم . تو هم بخوان ...

سیما 7 آبان 1384 ساعت 08:20 ب.ظ http://sima-h.blogfa.com

مهم این است که تو به ارتفاع رسیدی ... مهم قصر او نیست .... ( از لینک ممنونم ، در اولین فرصت لینک شما رو اضافه می کنم )

آیت 8 آبان 1384 ساعت 08:31 ق.ظ http://mitote.blogspot.com

nice weblog. merci ke weblogam sar zadi.
fekr mikonam adam ke balayeh etrfa bashe bishtar mardeh zendegi hastesh. shayad doroogh bashe vali hamoon doorooghan ke kheili chiza ro be ma yad midan o misazan.

فرامرز 9 آبان 1384 ساعت 12:52 ق.ظ http://faramarzjoon.blogsky.com

سلام نمی دونم چرا وقتی نوشته شما رو خوندم بی اختیار گفتم وای ..شاید به این خاطر بود که حرفهای دلم خیلی کوتاه به اعتبار کتاب حرف در جملات شما خلاصه شده بود ...خیلی زیبا بود ..هر چند خودکشی یعنی فرار ...شاید چون این روزها به این مسئله فکر میکنم گفتم خیلی زیبا بود ..اما نه خودکشی یعنی دیوانگی(منم و یه دنیا تنها )

ایلیا 9 آبان 1384 ساعت 11:42 ق.ظ http://ealia.mihanblog.com

.

سلام....و بسیار ممنونم....همچون همیشه لبریز از احساس

تینا 9 آبان 1384 ساعت 09:18 ب.ظ http://tina-hoolo.persianblog.com

up kardam biaaaaa golam

دیده بان 10 آبان 1384 ساعت 06:05 ب.ظ http://www.gma.mihanblog.com

سلام .با لا رفتن همیشه خوبه .حالا هر جورش .
خودتو اذیت نکن .باز هم بالا برو .
هر چیزی از بالا قشنگه .مثل دیدن شهر از بالای کوه .
دیدن جنگل از توی هواپیما .
مثل موهای خانوما که از بالا به پائین باشه ...و در آخر مثل آدمها ..که از بالا به پائین ارزش دارن .. اول مغز (افکارشون ) دوم قلب ( احساسشون ) و در آخر شکم و زیر شکم ....
ولی ای کاش همه بدونن که چقدر بالا بودن ارزش داره .....
اجازه بدی میخام ادت کنم .تو لیست بهترینهایم .....
اگه موافق بودی .بیا و اجازه بده ...
دوست دارت ....ایمــــان ( دیده بان )

تیگلاط 12 آبان 1384 ساعت 02:21 ق.ظ http://tiglath.persianblog.com

آخر چرا دروغ می‌گویی عزیزکم؟ ما هم سقوط کرده بودیم به گاه تو شدن. شاید قصه‌ی تو با ما فرق کند. ما از سر مجبوری هرزه شدیم و تن دادیم. ما همیشه مفعول این زمانه بوده‌ایم...

تندیس 19 آبان 1384 ساعت 05:59 ب.ظ

این حقیقت را بارها فهمیده ام که
تازیانه زمان داروی تحمل را با ضربات خود به اعماق زخمها تزریق می کند.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد