من می نویسم

زندگی بر لبان من مهر خاموشی زد و اکنون تنها انگشتانم توان چکاندن آخرین لکه های احساس را بر حجم سفید کاغذ دارند...

من می نویسم

زندگی بر لبان من مهر خاموشی زد و اکنون تنها انگشتانم توان چکاندن آخرین لکه های احساس را بر حجم سفید کاغذ دارند...

 

دلم گرفته است٬

دلم گرفته است٬

دلم با حسرت تمام تنهایی هایش را در آغوش گرفته است!

 

مشهدی ها حتما ببینید!

نظرات 7 + ارسال نظر

دلم گرفته است...
دلم گرفته است...
دلم هوای قدم زدن د صحن نگاه آخرت کرده است
...
سلام عادله جان. اولین باره که میام اینجا ولی باید بگم عالی بود. من از شعر ؛خودکشی؛ بیشتر از همه خوشم اومد.ولی ای کاش یه اسم با احساس تر براش انتخاب می کردی ولی خوب عالی بود.
موفق باشی
یا حق

تیگلاط 23 آبان 1384 ساعت 07:40 ب.ظ

مرسی!

تیگلاط 24 آبان 1384 ساعت 01:18 ب.ظ http://tiglath.persianblog.com

دل‌ها همیشه همینطورند همشهری...

نازنین 25 آبان 1384 ساعت 12:30 ق.ظ http://Nazanin.Tk

دلتنگی هایم... به آغوشم ناه بیاورید که جایی امن تر نخواهید یافت... بارانی باشی.

نگار 25 آبان 1384 ساعت 07:57 ق.ظ http://www.bineshuneto.persianblog.com

سلام دلتنگ و با تمام وجودم تنهایی ات را دیدم من هم آغوش گرمم برای خودم شده همین موفق باشی تا بعد.نمیدونم این روزها چه بر سر دلم آمده که نمیتواند حرفی سخنی بگوید نمیدانم...... کاش باز باران ببارد.

عادل 25 آبان 1384 ساعت 04:10 ب.ظ http://baradelam.persianblog.com

سلام ... دل گرفتن آغاز راهی است بس دشوار ...

م 25 آبان 1384 ساعت 05:53 ب.ظ http://maholivem.blogfa.com

سلام.مطلب زیبایی است. به امید ارتباط متقابل.موفق باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد