من می نویسم

زندگی بر لبان من مهر خاموشی زد و اکنون تنها انگشتانم توان چکاندن آخرین لکه های احساس را بر حجم سفید کاغذ دارند...

من می نویسم

زندگی بر لبان من مهر خاموشی زد و اکنون تنها انگشتانم توان چکاندن آخرین لکه های احساس را بر حجم سفید کاغذ دارند...

 

زمین سرد٬

زمان سنگین٬

...

مثل حضور تو !

 

 

 

نظرات 23 + ارسال نظر
آذرباد 20 دی 1384 ساعت 01:44 ب.ظ http://shoghe-parvaz.persianblog.com

از نگاه تو بیشتر .............

علی 20 دی 1384 ساعت 03:57 ب.ظ http://popmusicguitar.persianblog.com

دیروز دختری را دیدم که خودش را فروخت

علی 20 دی 1384 ساعت 04:03 ب.ظ http://popmusicguitar.persianblog.com

دیروز دختری را دیدم که خودش را فروخت

عبداللهی 20 دی 1384 ساعت 05:40 ب.ظ http://www.abdullahi.blogfa.com

سلام.
مرثیه های تلخ .. قلب هارا می خراشد.
فقط وفقط، هق هق گریه هاست که در درون آدم می ماند.
برای تان آرزوی کامیابی وبهروزی دارم.
باتقدیم حرمت واحترام

فریبا بابک 20 دی 1384 ساعت 05:40 ب.ظ http://hazyanat.blogfa.com

سلام! چه حضور سنگینی

صلح 20 دی 1384 ساعت 07:08 ب.ظ

بیانیه جمعی از وبلاگ نویسان در دفاع از زندانیان زندان رجایی شهر به پیشگاه وجدانهای بیدار و بشریت مترقی و سازمانهای حقوق بشری و شخصیتهای بشردوست جهان!! جمهوری اسلامی در هشتمین هفته اعتصاب غذای زندانیان سیاسی زندان رجایی شهر به جای بررسی خواسته های آنان زندانیان را به بندهایی با شرایط سخت تر منتقل کرده است. بسیاری از آنها به دلیل شکنجه دچار نقص عضو شده اند. زندانیان سیاسی افشین با ایمانی ، ولی الله فیض مهدوی ، امیرحسین حشمت ساران ، ارژنگ داودی ، یاسر مجیدی ، حیدر نوری ، حجت زمانی ، اسد شقاقی ، بهروز جاوید تهرانی ، مهرداد لهراسبی و علیرضا کرم خیرآبادی در اعتراض به رفتار غیر انسانی جمهوری اسلامی با زندانیان دست به اعتصاب غذا زده اند و خواهان بررسی زندانهای توسط یک کمیته حقیقت یاب بین المللی هستند. ما جمعی از وبلاگ نویسان ایرانی بار دیگر توجه و نظر تمامی سازمانهای حقوق بشری و تمامی کوشندگان راه آزادی را به نقض گسترده حقوق کلیه زندانیان و به حمایت از خواسته های این زندانیان فرا میخوانیم لطفا با امضای این پتیشن حمایت خود را از زندانیان سیاسی اعلام دارید http://new.petitiononline.com/RI5167/petition.html

جیران 20 دی 1384 ساعت 08:00 ب.ظ http://hoo786.persianblog.com

سُربی !

مردی آواز می خواند 21 دی 1384 ساعت 02:16 ق.ظ

مثل تو

نگار 22 دی 1384 ساعت 12:53 ب.ظ http://www.bineshuneto.persianblog.com

سلام و چه ساده میگذارد دل من آنچنان بی تاب شود که دگر هیچ توانی برایش نماند و دلسرد تر از همیشه به آن نقطهء روشن که نویدش را داده بود مرا چشم انتظار میگذارد . تا بعد.

طیبه 22 دی 1384 ساعت 06:37 ب.ظ http://veria1362.persianblog.com

سرد...سرد...و تو ..

سیما 23 دی 1384 ساعت 11:15 ق.ظ http://sima-h.blogfa.com

مثل همه ی این روزها

داریوش 23 دی 1384 ساعت 04:04 ب.ظ http://darush110.persianblog.com

شعر هم مثل تو
شعر هم مثلِ من
وقتی گرسنگی هایِ گرمِ پروانه را
بوسه می ریزد
تبسم های دختر آیینه را
پاره می بیند
آتش می گیرد .
چه همزادی به تقدیرِ خویش
شانس برده ام
در این روزهایِ بغض آلودِ برفی
که هیچ دهانی به سلامی
ستاره نمی ریزد.
شعر هم مثلِ «تو»
فرداهایی‌ست
که مثل همیشه
دوستش می دارم .

بهمن قره داغی...خدا قوت...داریوش...

مرد قبیله 23 دی 1384 ساعت 11:45 ب.ظ

سلام
سلام به دوست خوب و قدیمی که همیشه و در همه جا همراه مرد قبیله بوده
واقعا نمیدونم چه جوری ازت تشکر کنم
هر کاری که بگی من در انجامش کوتاهی نخواهم کرد
موفق باشی

یا هو

تیگلاط 24 دی 1384 ساعت 11:48 ب.ظ http://tiglath.persianblog.com

بگو کی، یالا دارم از فضولی می‌میرم!

صلح 25 دی 1384 ساعت 03:39 ب.ظ

رفـــراندم

اگر حکومت طالبانی ایران خود را مبعوث مردم می داند و مشروعیت خود را از رای آزادانه اکثریت ملت ایران کسب می کند ، چرا داوری نهایی را به ملت واگذار نمی کند و برای گریز از یک بحران هسته ای و جنگ خانمانسوز به یک رفـــراندم عمومــی با نظارت نهادهای بین الملل تــن دهــد. جمهوری اسلامی آری یـــــا نـــــــــــــــــــــــه ؟

آلبالو 27 دی 1384 ساعت 01:21 ق.ظ

کوتاه و عمیق ..... ضمنا خبری نیست از نوشته هات توی این چند نفر ... نگی گه نگفتم

تیگلاط 28 دی 1384 ساعت 01:23 ق.ظ http://tiglath.persianblog.com

کــــــــــــــــــــــــــــــــــی؟؟؟؟؟

ویروس 28 دی 1384 ساعت 01:38 ق.ظ http://DataBus.persianblog.com

ممکن است با فصل ها تغییر کنیم ، اما فصل ها ما را تغییر نخواهند داد . == جبران خلیل جبران

دلقک 30 دی 1384 ساعت 01:39 ب.ظ http://loneliest.persianblog.com

سنگین تر از حضور تو!

آزیتا 1 بهمن 1384 ساعت 12:57 ق.ظ http://شظه.ذمخلسنغ.زخئ

سلام عادله جان
همش یک جمله ولی پر از معنا ...
منم به روزم بیا پیشم

عطیه مهربون- بعد از مدتها 1 بهمن 1384 ساعت 08:08 ب.ظ

غریب و سخت و تلخ باز !

سکوت سهمگین نمیشکند... حضورها سایه وار تاریکی را برایت به ارمغان می آورند...
این قدر حضورم تلخه ؟

نازنین 2 بهمن 1384 ساعت 08:59 ق.ظ http://nazaninnima.persianblog.com

بسیار زیبا . کوتاه و مختصرو مفید / در۱کلام تمام آن چیزهایی که باید گفتی . قلمت جاری .... /// باشعری از حمیدمصدق بروزم ومنتظر ...

عطیه مهربون 4 بهمن 1384 ساعت 01:56 ب.ظ

زمین سرد٬

زمان سنگین٬

...

مثل نبود حضور تو ! اوهوم...


برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد