سلام منم عاشق سروده های فروغ هستم...... چون اونی که فکر می کردم عاشقمه عاشق سرودههای فروغ بود... منم تا چند روز دیگه سالگرد هجرت عزیزم است... نمیدونم همش می خوام فکر نکنم ولی باز توی این وبلاگها به این واژه ها بر می خورم سالگرد ازدواج هجرت... دلتنگی... آخرش چیه تا کجا باید رفت؟؟؟؟ احساس میکنم هم جنس خودمی خوشحال میشم بیشتر بهم سر بزنیم... برای بار اول من اومدم .... خوشحال میشم دوستای خوبی برای هم باشیم دلت شاد
اول صبح اینو خوندم خیلی حالم گرفت متاسفم انشالله که بیاد و برای همیشه پیشت بمونه میدونم تا چند روزی به فکرتم توی این یه جمله تمومه وجودم لرزوندی شاید چون همیشه از این احساس می ترسیدم که همسرم ترکم کنه با اینه همسری ندارم نمیدونم اصلاً موضوع چیه ولی حتمآ خیلی خوشایند نیست
سلام منم عاشق سروده های فروغ هستم......
چون اونی که فکر می کردم عاشقمه عاشق سرودههای فروغ بود... منم تا چند روز دیگه سالگرد هجرت عزیزم است... نمیدونم همش می خوام فکر نکنم ولی باز توی این وبلاگها به این واژه ها بر می خورم سالگرد ازدواج هجرت... دلتنگی...
آخرش چیه تا کجا باید رفت؟؟؟؟
احساس میکنم هم جنس خودمی خوشحال میشم بیشتر بهم سر بزنیم... برای بار اول من اومدم ....
خوشحال میشم دوستای خوبی برای هم باشیم دلت شاد
...
تلخ باشیم یا شیرین؟!
دل من ساحلی نمناک و نرم است........
چرا نیست ؟؟؟؟؟
مبارکه عزیزم...
چرا؟
...
من هنوز هم چشمهای خندانت را منتظرم خواهری!
...
تنهایی؟
اول صبح اینو خوندم خیلی حالم گرفت متاسفم انشالله که بیاد و برای همیشه پیشت بمونه میدونم تا چند روزی به فکرتم توی این یه جمله تمومه وجودم لرزوندی شاید چون همیشه از این احساس می ترسیدم که همسرم ترکم کنه با اینه همسری ندارم نمیدونم اصلاً موضوع چیه ولی حتمآ خیلی خوشایند نیست
یعنی چی این ؟